نویسنده: علی زمانیان
اصول بنیادین گفتوگو:
1- گفتوگو، کنش جمعی و عقلانی برای کشف حقیقت است. گفتوگو، «هنرِ با هم اندیشیدن» دربارهی حقیقت است. گفتوگو، یعنی پروندهی کاوش دربارهی حقیقت همیشه باز است و هیچگاه بسته نخواهد شد.
2- پیشفرض گفتوگو این است که ممکن است حقیقت از خلال این کنش جمعی ظاهر شود. بنابر این آن کس که پیشاپیش، تمام حقیقت را در دستان خود احساس میکند و خود را از زمرهی واصلشدگان به حقیقت میشمارد، منطقاً و از نظر روانی نمیتواند با دیگران گفتوگو کند.
3- باید میان کشف حقیقت و پذیرش حقیقت تمایز قایل بود. پذیرش حقیقت از سوی افراد صرفاً یک کنش معرفتی نیست، بلکه پای انتخاب و گذر روانشناختی هم در میان است.
4- گفتوگو، مستلزم آمادگیهای روان شناختی، معرفتی و دارا بودن مهارتهای لازم است. وقتی به اختیار، وارد گفتوگو با شخص دیگر میشویم، باید بدانیم که فرد مقابل ممکن است، اعتقادات و باورهای متفاوتی از ما داشته باشد. ثانیاً، تفسیرش از حقیقت به گونهای دیگر باشد و در نهایت ممکن است اساساً با ما همافق نباشد.
5- در گفتوگو، ادّعاهای افراد، چندان مهم نیست و همچنین مهم نیست که نظر شخصی و یا موضعگیری طرف مقابل در قبال مسألهها چیست، بلکه مهم این است که آیا میتواند برای مُدّعیات خود دلیل کافی ارائه کنند و برای مُدّعیات خود استدلالهای خردپسند فراهم نماید.
6- گفتوگو، ارائهی خردمندانه دلایل است و الزاماً با پذیرش آن از سوی دیگران کاری ندارد. دغدغهی اصلی در یک گفتوگو باید «موجّه سازی مُدّعیات» باشد.
7- در یک گفتوگوی خردمندانه، نقل قول از کسان دیگر حجّت و دلیلی برای مُدّعیات فراهم نمیکند؛ مگر آنکه خود فرد، بتواند آنها را موجّه کند.
8- در یک گفتوگوی خردمندانه، پیش از هر چیز باید موضع بحث به نحو کامل ایضاح گردد و محل نزاع، روشن و شفّاف تبیین شود. قبل از هر چیز باید دریابیم که قرار است به چه مسألهای بپردازیم.
9- در پروسهی گفتوگو، تا جایی که ممکن است مسألهی مورد گفتوگو را باید به مسألههای کوچکتر تقسیم کرد و ابعاد هر یک را با دقّت معلوم نمود.
10- گفتوگو متضمّن به کارگیری مفاهیم روشن و کارآمد است. استفادهی بیشمار از مفاهیم پرفراز و نشیب و تنشزا، فضای گفتوگو را مخدوش میکند. وقتی با تعابیر شفاف و آسان فهم میتوان سخن گفت، در میان آوردن واژههای پیچیده ( که مستعد بدفهمی است)، ضرورتی ندارد.
اخلاق گفتوگو:
1- برای همگان حقّ متفاوت بودن و متفاوت ماندن، قایل باشیم.
2- کوشش نکنیم به هر طریق ممکن، سخن خود را به کرسی بنشانیم.
3- در یک گفتوگو، بیش از هر چیز نیازمند بردباری و شکیبایی هستیم.
4- از به کار بردن الفاظ و واژههایی که متضمّن توهین، تحقیر، تمسخر و یا تهدید باشد جدّاً امتناع ورزیم.
5- «هنرِ گوش دادن» را بیاموزیم و با دقّت در دلایل فرد مقابل تأمّل کنیم. تمرکز و تمرین سکوت از اهمّ آمادگیهای گفتوگو محسوب میشود.
6- از «نیّت خوانی» بپرهیزیم و صرفاً به سخنانی که بر زبان میآید، گوش فرا دهیم و به آنها بیندیشیم.
7- فرد مقابل را کمک کنیم تا بتواند مُدّعیاتش را سامان دهد و دلایلی را برای آنها فراهم کند.
8- اصل همدلی و خوش بینی را (نسبت به صاحب سخن) به همراه نگاه تیز منتقدانه را (نسبت به مُدّعیات)، فراموش نکنیم.
9- گفتوگو را به میدان زور آزمایی میان افراد و اعلام برنده و بازنده، تبدیل نکنیم.
10- گفتوگو را به مجلس وعظ و خطابه و یا هدایت این و آن، تبدیل نکنیم.
11- بر باورهای بیدلیل، ابرام و تعصّب نورزیم.
12- پشت مفاهیم و اصطلاحات پر طمطراق، پنهان نشویم.
13- همواره فهممان را از آنچه میشنویم، با گویندهی سخن بررسی کنیم تا متوجّه شویم آیا مراد گوینده را آنچنان که او میخواسته است دریافت کردهایم.
14- در بارهی دیگران، پیشداوری نکنیم و از فرد مقابل بخواهیم ابهامات سخنانش را برطرف نماید.
15- به نتایج منطقی و اقتضائات سخنانمان وفادار باشیم.
16- چنانچه متوجّه اشتباهاتمان شدیم، نه تنها بر آنها اصرار نورزیم بلکه بر اشتباهمان اقرار کنیم.
17- تمام تلاشمان را بکار ببندیم تا مبادا موضوعات اندیشهای و مسألههای مورد گفتوگو به مسألهی شخصی تبدیل شود.
18- زبان احساسات و عواطف را کنترل نماییم و از بروز خشم جدّاً جلوگیری کنیم.
19- مواظب باشیم بر فرد مقابل اتهام وارد نکنیم و از زدن هرگونه برچسب، خودداری کنیم.
20- در طول مسیر گفتوگو، آرامش را حفظ کنیم و از عجله کردن برای پاسخ دادن بپرهیزیم.
21- فرد مقابل را حریف خود نپنداریم بلکه او را هماندیشی تلقّی کنیم که قرار است مسیر حقیقت را با هم طی کنیم.
22- همواره احتمال دهیم که دستِ کم بخشی از ایدههای ما اشتباه است و آماده باشیم که آنها را با ایدههای درست جابجا کنیم
23- شجاعت گفتن واژهی «نمیدانم» را در خودمان تقویت کنیم. زیرا در جریان گفتوگو ممکن است مسألههایی مطرح شود که از حیطهی دانش ما بیرون باشد.
نظرات
چون ندانیم حق چه است<br /> خود نمانیم لج پرست<br /> هر که باشد پر جدل <br /> ماند آخر باد بدست<br /> دانند حق را گر همه<br /> در پیش بگیر این عمل<br /> تا بزایند جمله خلق<br /> دانش بدان یک امل<br /> مکالمه لازم است<br /> تا حق افتد در بغل<br /> از استغنا در دانش<br /> کار ها یابد بس خلل